من افطار نکردم
25 فروردین 1402
من افطار نخوردم سلام. امروز ۲۴ ماه مبارک رمضان سال۱۴۰۲ شمسی هست زهرا تصمیم گرفته امروز اولین روزه خودش را بگیره،بابای زهرا هم به عنوان جایزه رفته برای زهرا یک دست کله پاچه بگیره که ببریم خونه مادرشوهرم با آنها میل کنیم.جای شما خالی. وقتی به مرتضی پسر… بیشتر »
نظر دهید »
دخترم زهرا و زهرا
20 فروردین 1402
زهرا ها ۳۱ بهمن ۱۴۰۱ که ما به اتفاق خانواده با کاروان آقای حاج ملاحسین رفتیم ،آقای ابراهیم شکوری (خبرنگار سابق که در آمریکا بود)به اتفاق خانواده محترمشان ،همسفر ما بودند اسم دختر آنها نیز زهرا بود و با زهرای ما دوست شد .ما وقتی آنها را صدا می کردیم… بیشتر »
مرتضی
20 فروردین 1402
پسرم مرتضی فیلم های مرتضی در پیش دبستان بیشتر »
رویاهای من
20 فروردین 1402
رویاهای من حدود ۲ دو ماه پیش خوابی دیدم خواب دیدم من به اتفاق خانواده و خانواده همسرم جایی مهمان بودیم ،بعد که از مهمانی بیرون آمدیم انگار در دامنه کوه ای بودیم و متوجه حضور سگ ها در بالای کوه شدیم که به سمت ما آمدند ما خیلی ترسیدیم اما آنها از کنار… بیشتر »
دزد . دزد
11 فروردین 1402
چند سال پیش من تا از خواب بیدار شدم متوجه حضور شخصی در جلوی تخت خواب شدم. به شوهرم که کنارم در حال خمیازه کردن و بلند شدن از خواب بود گفتم دزد دزد ولی در یک آن و لحظه دیدم همان فرد در بدن شوهرم رفت و فهمیدم آن روح بخاری شوهرم بود که به جسمش بازگشته بود. بیشتر »