شاید برای شما اتفاق بیفتد
شاید برای شما
اتفاق بیفتد
در تاریخ ۸تیر سال۱۴۰۰
من به اتفاق پسرم در حیاط خانه مان نشسته بودیم
پسرم مشغول دوچرخه بازی بود و من روی پله نشسته بود که ناگهان پسرم دوچرخه اش افتاد
و سرش به پله برخود کرد ،همه این اتفاقات در یک لحظه رخ داد من مات و مبهوت بودم
پسرم را گرفتم دیدم ،خون از صورتش جاری است
جرات نمی کردم دقیق به صورتش نگاه کنم،فکر می کردم خون از چشمایش می آید
فقط فریاد میزدم کمک کنید و پسرم هم گریه شدید می کرد
با کمک مادر شوهرم و همسایه مان او را به بیمارستان رساندیم ،که خوشبختانه خطر رفع
شده بود و آسیب به چشم و مغزش وارد نشده
بود ،از مغزش سی تی اسکن گرفتن که جواب آزمایش خوب بود
می خواستم بگم شما بیشتر مراقب فرزندانتان باشید و هر روز برایشان صدقه بدهید
البته خدا همه ما و کودکانمان را حفظ می کند
و همه چیز دست اوست ،خدایا ممنونتم که جان کودک بنده را مثل همیشه حفظ کردی
یاعلی