یک روز پر ماجرا
20 بهمن 1401
یک روز پر ماجرا
شنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۱،خانه مادرم دعوت بودیم ،حسین آقا اعتکاف بود من با بچه ها رفتم
برگشتنه وقتی به خانه رسیدم متوجه شدم پلاک گردنبندم زیر پایم افتاده و زنجیر طلایش نیست
تا خانه مادرم رفتم و همه خیابانها را نگاه کردم،
ولی آن را پیدا نکردم،در آخر دخترم در خانه آن را پیدا کرد،من خیلی خوشحال شدم ،همان شب از ترس در خانه مان را از تو قفل کردم ،ولی صبح که بیدار شدم ،کلید روی در نبود و در هم قفل نبود ،الان یک هفته هست که از کلیدم خبری نیست.
تصاویر
نظر دهید »